آيا اين عکس را مي شناسيد؟
شبکه ايران-شوک/ سال 1335 يا 1336 تنها کمتر از يک سال از تولدم ميگذشت که از خانوادهام جدا شده و به جمع پرمهر خانوادهاي بامحبت که تنها يک دختر 16 ساله داشتند، پاي گذاشتم. پدر خانوادهام که وي را از همه دنيا بيشتر دوست دارم در سال 1337 برايم شناسنامهاي جديد گرفت. سالها در کنارشان زندگي کردم و آنها زيباترين روزهاي زندگيشان را به پاي من ريختند و مرا از محبت سيراب کردند.
اما يک روز واقعيت زندگيام را فهميدم. متأسفانه هيچيک از نزديکان و آشنايان حاضر نبودند نشاني از خانواده واقعيام بدهند. هر کدام از اقوام به گونهاي از بازگوکردن داستان زندگي من طفره ميروند.
آنها مرا در ديار تنهايي و بيخبري رها کردهاند. اسم واقعيام را نميدانم و نميدانم اهل کجا هستم.
پدر و مادرخواندهام اهل شمال کشور بودند اما از يکي از بستگان شنيدم اهل شيرازم و از ديگري شنيدم اهل محلاتم. يک بار هم از پدرخواندهام حرفهايي از اصفهان شنيدم که متأسفانه هرگز در مورد آن توضيحي نداد. يکي از لحظات دردناک و دشوار زندگي انسان زماني است که از وي بپرسند اهل کجايي؟ و پاسخي نداشته باشد و نداند کجا به دنيا آمده و اهل کجاست؟! 7 سال است که در کوچه پسکوچههاي خاطرات اطرافيان پرسه ميزنم و به دنبال هويتم ميگردم.
7 سال است که هر روز از خود ميپرسم که پدر و مادرم چشمهايشان را چگونه بستهاند و من را کنار خيابان گذاشته و رفتهاند يا موقع تنها گذاشتن من دلشان لرزيده!...
همه شب و روزهاي اين 7 سال از خودم پرسيدم که من کجاي زندگي پدر و مادرم بودم که ديگر آنها را ندارم.
بغض همدم لحظاتم شده و ترس از نيافتن پدر و مادري که همخونشان هستم وجودم را ميلرزاند. آيا تلاش من براي پيدا کردن آنها بيسرانجام است يا يک نشاني مرا به آنها خواهد رساند
امروز چراغهاي خانهام روشن است و من پدر چند فرزند هستم اما دلم تاريک و بينور است و همه دردم اين است که خودم را نميشناسم.
از همه شمايي که عکس مرا ميبينيد خواهش ميکنم خوب نگاهم کنيد شايد من شبيه يکي از آشنايانتان باشم. اگر مرا ميشناسيد نگذاريد تا ابد بيهويت باقي بمانم!کسانيکه اطلاعاتي از سرنوشت اين مرد دارند ميتوانند با شماره 21-88761620 گروه شوک روزنامه تماس بگيرند.